نیستی اما مثل یلداهای قبل
میشینم برات انار دون میکنم
اونقدر ابری اسمون من
دم به دم هوای بارون میکنم
هنوزم به نیت داشتن تو
شب یلدا فال حافظ میگیرم
من یه مُردم که یوقتایی فقط
زنده میشم که به عشقت بمیرم
امشبم میگذره از کنار من
مثل آب از سر روزگار من
ورق زمونه برگشته ولی
برنگشتی دل بیقرار من
امشبم میگذره از کنار من
مثل آب از سر روزگار من
ورق زمونه برگشته ولی
برنگشتی دل بیقرار من
هیشکی جز خیال تو نمیدونه
شب یلدارو چطور سر میکنم
تا خود صبح روشن از خاطره هام
صبح که میشه شبو باور میکنم
صبح که میشه به زمستون میرسم
به زمستونی که میسوزه منو
به زمستونی که میگیره ازم
حتی اشتیاق از تو خوندنُ
امشبم میگذره از کنار من
مثل آب از سر روزگار من
ورق زمونه برگشته ولی
برنگشتی دل بیقرار من
دیدگاهتان را بنویسید